دو زنه - ماشین - چاله چوله - خر - فرعون - بدبختی - تکنولوژی - پاورقی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تجربه های ذهن من تمامش در یک پاورقی است. من از این که در متن باشم نمی ترسم؛ اما گاهی باید سری هم به پاورقی زد؛ بعضی وقت ها حرف مهمی دارد؛ حرفی که جایش فقط در پاورقی است...
 حمید اسماعیل زاده
Pavaraqy.Parsiblog.Com
فرعون

به نام خدا

-         تا ایران مرینوس می رم.

-         نه آقا، دستت درد نکنه، می خوام برم پردیسان اینجا پیاده شم راحت تر ماشین گیرم می آد.

آقا، پردیسان میری؟

-         بشین بالا

سوار شدم که مسافر صندلی عقب حرف ناتمومی رو که با راننده داشت هنوز راننده سوار نشده با صدای بلند شروع کرد به ادامه دادن.

-         داداش ما خیلی بدبختیم. من رو اینطوری نگاه نکن، خیلی مشکل دارم اونقدر مشکل دارم که میشه باهاش صد تا فرعون رو چال کرد.

راننده که در حال کشتی گرفتن با دنده ماشینش بود گفت: خب، پس گفتی که خیلی بدبختی. اونقدر بدبخت که حتی می تونی باهاش شصت تا فرعون رو چال کنی، بابا تو هم خیلی بیچاره ای ها، حالا شصت تا فرعون رو می خوای از کجا پیدا کنی؟!

-         صد تا فرعون، نه شصت تا. بعدش هم ما یه چیزی گفتیم ها تو هم ول کن نیستی.

می دونی چیه، دیگه از این دنیا هیچی نمی خوام، نه غذای خوب می خوام، نه آسایش این دنیا رو می خوام، هیچی هیچی نمی خوام. دو تا هم زن دارم از هیچ کدوم شانس نیاوردم.

-         پس بگو قضیه چیه، بابا پس تو خیلی داغونی. اگه نظر من رو می پرسی می گم برو اون ور آب، تو اینجا حیف میشی.

مسافر صندلی عقب هم که از این شنگولی راننده شنگول شده بود گفت:

-         اتفاقا بابام هم می گفت که پسر بلند شو می فرستمت کانادا برو اونجا درست رو ادامه بده، بابام گفت ها ولی من خریت کردم و همینجا زن گرفتم. هفت میلیون هم خرج عروسی کردم، ولی چی شد؟ اینی که می بینی شد.

-         چیزی نشد که، داداش ما تازه خر شد. آخر مشکل زن هات چی بود.

-         هیچی بابا، اولیش که خیلی خوب بود، راستش اوایل هم خیلی با هم خوب بودیم ولی من دیگه بعد یه مدت نتونستم تحملش کنم. می دونم مشکل از من بود ولی دومی رو که خواستم بگیرم من تازه خوب شده بودم و اومده بودم سر عقل...

-         ایندفعه تو خوب بودی زنه مشکل داشت، فکر کنم دیگه توی سومی شانس بیاری چون نه تو و نه سومی می تونید هم رو تحمل کنید اونوقت تازه میشه یه زندگیه خوش بخت.

مسافر صندلی عقب که دیگه داشت منفجر می شد از خنده میون همون قهقه هاش گفت:

-         داداش تو هم خیلی خوشی ها

-         از کجا می دونی که من خیلی خوشم؟!!!

-         نه همینطوری گفتم، تو هم مثل من خیلی چاله چوله توی زندگیت داری، معلومه که خنده هات هم از روی بی خیالیته

-         بابا از کجا می دونی که من چاله چوله دارم؟!

-         معلومه دیگه

-         آخ... نگفتم برو خارج اینجا موندی که بری تو این چاله چوله های خیابون؟ اصلا ببینم این همه چاله های تو مثل چاله های این خیابون میشه؟!

-         نمی گم تو هم خیلی خوشی

-         میگم یه راه حل برات دارم، فقط گوش کن

-         بفرما گوش می کنم

-         این دفعه اگه رفتی خواستگاری همون اول به دختره بگو که من اعصاب ندارم یه دفعه دیدی زدم داغونت کردم؛ خواستم بگم که حواست باشه. اگه زنه مثل خودت اعصاب نداشته باشه و قبول کنه نونت تو روغنه و میشید مثل اون شعری که میگن کبوتر با کبوتر با کبوتر باز با کبوتر نمی دونم یه همچین چیزی

-         من یکی از نقطه ضعف هام تفریحه، باید تفریح کنم زن اولم هم به خاطر همین ولم کرد، یعنی ولش کردم. نقطه ضعف بعدیم هم تکنولوژیه

-         آی گفتی من هم همین مشکل رو با تکنولوژی دارم، رفتم یه عالم پول دادم گوشی خریدم که راحت باشم اون وقت یا باتریش تموم میشه یا آنتن نمیده

-         بابا منظورم یه چیز دیگه است، من می خوام برم درسم رو ادامه بدم برم آینده ام رو بسازم، پیشرفت کنم می خوام برم دنبال هدفم، هنوز هم که هنوزه تو فکر اینم که به هدفم برسم

-         من که همون اول گفتم تو به درد اینجا نمی خوری

-         آقا دستت درد نکنه من پیاده میشم

روونه ی منزل شدم که گوشیم زنگ خورد، شماره ی خودش بود، بعد این همه مدت زنگ زده بود که چی؟ گذاشتم یه کم منتظر بمونه بعد جواب دادم

-         بله بفرمایید

نه یه لحظه گوش کن می خوام حرف آخرم رو بهت بزنم

الان میگم دیگه. من دیگه نمی خوام برگردم می خوام برم دنبال هدفم، اگه شد می خوام برم اون ور آب، من اینجا دارم حیف میشم

***

-         دستت درد نکنه آقای راننده، من همینجا پیاده میشم، ببخشید اگه با حرف هام سرت رو به درد آوردم

-         سر که چه عرض کنم، اینقدر از چاله چوله ها خودت گفتی که دیگه جای سالم برای ما نذاشتی




      .......
 نظر
      .......
 دو زنه - ماشین - چاله چوله - خر - فرعون - بدبختی - تکنولوژی
..................................................................................................
 صفحه اصلی
 نمایه
یادداشت ها
نان و هسته
منشاء اختلافات ایران و آمریکا!
تفسیر شعر!
وسط کویر لوط!
رأیی که هیچ وقت گم نشد
آرامش یک رهبر
اگر نامزد ریاست جمهوری شدیم چگونه نطق کنیم!
چگونه گلیم خود را از آب بکشیم بیرون؟(2)
چگونه گلیم خود را از آب بکشیم بیرون؟
آخوندکُش!
[138] تمامی یادداشت ها
بایگانی
[به عنوان اولین [1
[چند می گیریم؟ [1
[فرعون [1
[حوشله [1
[ماه [1
[کلاس NA و ماه رمضان [1
[مُلکِ سلیمان [1
[فقط از سرِ درد [1
[شب سمور و لب تنور [1
[جایی که نباید باشیم [1
[چون کوه گران رفت [1
[اوضاع نابسامان [1
[آینه [1
[بشر های کشف نشده [1
[خواب [3
[مستند ظهور [1
[آبادی [1
[آمدن و نیامدن [1
[حسنی مونده و وبلاگش [1
[خواب آور [1
[پنجره سبز [1
[عینک دودی [2
[سقای آب و ادب [1
[آلبوم [1
[خورشت لوبیا [1
[خورشت لوبیا و فلسفه [1
[روغن موتورِ جهیزیه! [1
[اولین ایستگاه اتوبوس [1
[تا به تا [1
[باغ انگور [1
[آخرین جمعه سال [1
[خاطرات نوروز 90 [1
[پدر کشتگی صدا و سیما [1
[کی؟بلاگفا؟اصلا [1
[فلسفه کارت هدیه [1
[قیمت باد هوا [1
[دو دیوار [1
[آموزش ذکر به شکل دولتی [1
[رفتار های مصنوعی [1
[شخصیت [1
[کی راست میگه؟! [1
[الف قامت او دال [1
[حراج لباس زنانه [1
[هدیه صدا و سیما در روز پدر [1
[آرزوی های این زمانه [1
[سیب خراب [1
[بیوگرافی یک آدم [1
[یک اشتباه دوران دبستان! [1
[افطار کنار جعبه جادو [1
[من خودم شنیدم! [1
[چه خوشگل شده امروز! [1
[طرحی نو در انداختیم! [1
[نَگی نگفتی! [1
[قصه یک بیداری! [1
[خواهر خورشید [1
[کُلنگ و بی وفایی! [1
[جون آدمیزاد [1
[انتخابات و آلو خشک [1
[(پیام) به میزان کافی [1
[ملانصرالدین در صدا و سیما [1
[دیوانه [1
[(امام ما) خوش آمد [1
[آهن آب دیده! [1
[دائرة المعارف اصطلاحات انتخابات [1
[بساط تنهایی [1
[من ماهواره را دوست دارم! [1
[مبارکا باشه [1
[آن که عاشق نشود وقت بهار آدم نیست! [1
[فکر شیرین [1
[انصراف از دریافت یارانه و سوختگی موضعی! [1
[مدرک کِرم شناسی! [1
[درد در نواحی حساس! [1
[اخبار با لهجه ی افغانی! [1
[پدرم و پدر عشق! [1
[خر های پاره وقت! [1
[نون بیار، کباب ببر؟ [1
[مثلاً تبلیغ دین [1
[چاله های زندگی [1
[مثلاً تبلیغ دین (2) [1
[عذرخواهی از لولو! [1
[عکاسِ سه در چهار! [1
[سلیقه خدا [1
[الاغ و آدم ها! [1
[شرایط زمانه [1
[حشره های مسجدی! [1
[داغ ترین لطیفه ی ترکی! [1
[دست ها و پشت پرده! [1
[پاییز 91 [12
[زمستان 91 [15
[بهار 92 [11
دوستان
عاشق آسمونی
اقلیم احساس
فرزانگان امیدوار
لحظه های آبی(سروده های فضل ا...قاسمی)
عشقه
عروج
هم نفس
اتاق دلتنگی
استاد محمد رضا آتشین صدف
****شهرستان بجنورد****
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
ســ ا مـــ ع ســــ و م
رازهای موفقیت زندگی
برادران شهید هاشمی
خسوف
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
پشت جلد
این نجوای شبانه من است
حرفهای آسمانی
محب
آب و آتش (تقی دژاکام)
عکاس مسلمان
صل الله علی الباکین علی الحسین
نمک
دیفال
پیاده رو
پسر تهرونی
مجله فرهنگی هنری
حفاظ
خواندنی های ایران جهان
vasel
آسمان آبی
جزیره مجنون
یادداشتهای روزانه رضا سروری
سربازخونه
وبلاگ سرگرمی
پاورقی(فعلا)
دهاتی
آسمان (پوریا پدرام نیا)
بی تعارف
دونار
عمارگراف
یه مشت حرف حساب حرفای دل
روزهای فیلتر نشده یک دختر
بانوی آفتاب
من هیچم
به اتهام غزل(امیر احسان دولت آبادی)
داستان
رحیق مختوم
نشانی مگ/مجموعه فرهنگی بصائر
برگه ها