به عنوان اولین یادداشتم دیروز که روز حجاب و تجمع علیه بی حجابی بود رو بهونه کردم تا بالاخره این ویلاگ راه بیفته و هر دفعه یه چیزی از این فلمم بیاد بیرون و بشه موضوع وبلاگ.
مکان تجمع معترضین در یکی از شلوغ ترین و بد حجاب ترین منطقه ی شهر بود، ما هم مثل خیلی از معترضین سر ساعت مقرر در محل تجمع حاضر شدیم. عده ی کمی بودیم و کم کم زیاد شدیم ولی نه خیلی زیاد تا حدی که ترس برم داشته بود به جای اینکه ما به این جماعت بد حجاب اعتراض کنیم اونا به ما اعتراض کنند و به ریش ما بخنند. البته همین طور هم شد و ماشاا.. کم هم نگذاشتند، خانم بد حجابی که شاید با دیدن یک چهره ی مذهبی خودش را جمع و جور می کرد این بار با جسارت کامل در جلوی ما ظاهر شد در حالیکه روسریش از سرش افتاده بود، ولی تظاهر می کرد که نه متوجه ما و نه متوجه روسری اش است. خلاصه این فقط یه مورد بود و خنده و تمسخر اطرافبان رو هم بی خیال می شیم. با اینکه خیلی کم بودیم و شاید هم کم تاثیر ولی همین که اعتراضم رو رسوندم راضی ام.
ولی از اینها که بگذریم از مقصر اصلی نباید غافل بشیم. در مورد این که چه کسایی مقصرند ان شاا.. بعد می نویسم، منظورم از مقصر اصلی نه چیزی به نام دشمنه و نه خود این مروچین بدحجابی، بلکه خیلی از همین خودی ها هستند چون این ها که حساب شون مشخصه.