یا: "نان بیاور کباب ببر" در پیچ تاریخ
هشدار:
هنگام خواندن این یادداشت رعایت موارد زیر ضروری است:
1. چشم هایتان را بسته و این یادداشت را بخوانید.
2. با صدای بلند بخوانید
3. گرانی هست، ولی نباید شورش رو درآورد، به قول یکی از دوستام طرف کارگره و با شیش تا بچه اش کلی پول یارانه گیرش میآد تازه کلی هم پس انداز میکنه
4. به هیچ یک از موارد بالا عمل نکنید
5. و اما اصل مطلب
کل تاریخ این مرز و بوم را که بگردید، هر چه دائره المعارف که هست بردارید و زیر و رو کنید، روح علامهتر از مرحوم دهخدا را هم که احضار کنید باز چیزی دستتان نمیآید که نمیآید. منظورم همین بازی (نان بیار و کباب ببر) است. اصلا به نظر ما نام این بازی هیچ ارتباطی با خود بازی که ندارد هیچ، تازه اسمش را هم تا به حال هیچ کس نفهمیده به چه معناست و از کجا آمده است.
الغرض ما به نتیجهای شگرف و بس ژرف رسیدهایم که در هیچ یک از منابعی که در بالا ذکر کردیم یافت نمیشود. فی الواقع کشفی نمودهایم آن هم چه کشفی!
اصلا چه معنا دارد که ما بگوییم نان بیاور و کباب ببر! مگر خدای ناکرده مغز الاغ تناول کرده بودند که یک عدد نان دو قرانی را با یک سیخ، حالا در عبارت نیامده که چند سیخ، ما قدر متیقن را عرض میکنیم، بیایند نان دوقرانی را با یک سیخ کباب عوض کنند؟!
با عقل بگویی جور در نمیآید، با عرف بگویی سازگار نیست، به نظر ما که دست بیگانه در کار است. یعنی مدرک داریم ها، همین جوری عرض نمیکنیم. خودمان دستش را دیدهایم. حالا انگلیس بوده یا شوروی بوده یا ترکان عثمانی و یا شاید مغول ها، مهم نیست.
مهم آن است که این بی پدر و مادرها از سال ها قبل برنامه ریخته بودند که نقشهی شوم خود را اجرا کنند و امروز هم در عصر حاضر به مقصدشان رسیدهاند.
برای اینکه حرفم با مدرک باشد این هم مدرک؛ الآن اینی که دست من می بینید تابلویی ست که یک کبابی چند کوچه بالاتر سر در مغازهاش زده بود، چون گوشیام دوربین ندارد نتوانستم عکس بگیرم خود مدرک را آوردم، تازه اینطوری دیگر نمیتوانید بگویید که فتوشاپ است. بله میبینید دیگر، نوشته است نان بیاور، کباب ببر.
یک وقت فکر نکنید که منظور این عبارت این است که نانتان را بیاورید تا ما هم لایش کباب بگذاریم، واقعا ساده لوحاند کسانی که این تفکر را دارند، فی الواقع این تفکر هم کار بیگانه است، فکر کردهاند با این چیزها میتوانند رد گم کنند و این کشور را به باد فنا بسپارند؛ این جایش را دیگر نخوانده بودند که کسی مثل بنده بیاید و دستشان را رو کند.
این بی پدر و مادرها برای فقیر کردن ما و محتاج نمودن ما به خودشان، از سالها پیش با رخنه در فرهنگ ما این مطلب را به ما القا کردند که قیمت نان باید با کباب برابری کند. و گرنه این مسئولین ما که تقصیری ندارند، ما از کودکی یاد گرفتیم که نان را با کباب معامله کنیم حالا مسئولین هم مطالبات مردم را برآورده نمودهاند. بعد هی بیایید بگویید این مسئولین فلانند و بهمانند؛
...
***
نوشتهی بالا بخشی از یک مقالهی ناتمام از یک نویسندهی گمنام است. در جرائد آمده است که نویسندهی مذکور حین پاکنویس کردن مقالهاش به درخواست زنش میرود یک عدد نان بخرد. وی که در تاریخ 20 خرداد 1391 به قصد خرید یک عدد نان از منزل خارج شده هنوز برنگشته است و تا کنون هیچ خبری از او نیست.
در نسخهی دست نویس مقالهی مذکور در صفحه 48 در پایین صفحه سمت چپ با خودکار قرمز یادداشتی از ایشان به این شرح وجود دارد:
"درست است که به تحقیق یافتم این جمله ساخته و پرداختهی دشمنان این مردم است، اما طرف دیگر قضیه هم خالی از وجه نمیباشد، یعنی شاید قرار بوده کباب و گوشت ارزان شود و برابری کند با قیمت نان و برخی برداشتی عکس از این جمله داشتهاند. اما فی الواقع دست بیگانه در این قضیه کاملا مشهود است. این مطلب جای تامل دارد."
به درخواست خانوادهی آن مفقود تمام آثار وی در انجمن محققان و در بخش نوادر تازه کشف شده بایگانی میشود.
تمام
بایگانی میشود در چهارشنبه 3 شهریور 1398 ساعت 6:35 صبح.