این یادداشت جدید نیست و پیشتر در این وبلاگ منتشر شده بود، اما به لطف استادم دستی به سر و رویش کشیدم؛ فکر کنم اگر این کار را نمیکردم صفحات تاریخ ادبیات این مرز و بوم لکهدار میشد، و البته پایم به جایی که پای پدرم تا به حال به آنجا باز نشده است باز میشد.
***
رازهای موفقیت شما در دستان اوست. دکترین یک آقایی[1] در مورد چگونگی موفقیت و مشهور شدن فاش شد. این اسرار از آخرین کلیپ صوتی که از ایشان منتشر شد به دست آمده است. موضوع این سخنرانی را هم نپرسید، چرا که ایشان آن چنان دست و پایی بر آتش دارند که هر گهری از ایشان میترواد لذا ما خودمان هم نمیدانیم دقیقاً موضوعش چیست.
مثلاً ایشان گفته است: «علامه طباطبایی و شهید مطهری از فلسفه چیزی نفهمیدند...» یا مثلاً گفته: «اگر میفهمیدند فسلفه صدرایی را رواج نمیدادند» یا خب مثلاً گفته: «فلسفه صدرایی تا به حال توانسته است دو صفحه راهکار اقتصادی بدهد؟» همچنین افزوده: «هنوز از ننهاش نزاییده است کسی که بتواند در مقابل من از فلسفه اسلامی دفاع کند» و گفته: «کوچیکاشون که هیچ از آقای ... میخوام اگه [حرف] داره بیاد بزنه».
اما اسرار فاش شده از قرار زیر است:
1. کمی شهوتی باشید:
فکر بد نکنید منظور این است که شهوت حرف زدن داشته باشید. بلا نسبت شما اگر کمی در این زمینه از زنها یاد بگیرید بد نیست.
2. دهکدهی جهانی مال بابای شماست:
برای مثال اگر شما مدرک فوق دیپلم در رشتهی پرورش قارچ های گلخانهای به روش استرالیایی دارید یعنی تخصص در جامعه شناسی، زیست شناسی، علوم سیاسی، لقاح مصنوعی، بارور کردن مصنوعی ابرها، روانشناسی، کتابداری، روش تولید مثل کانگوروها، کانگوروهایی که کیسه ندارند تکلیف بچههایشان چه میشود!؟، پرستاری، کارگردانی، فیلم نامه نویسی، تخصص در سینمای جان فورد، تحلیل و بررسی ردپای ماسون ها در آثار جورج اورول و ... هم دارید.
نکته: اما اگر برای شما سؤال پیش آمده است که چگونه فقط با داشتن یک مدرک میتوان این همه دانش آموخت به این مثال توجه کنید.
مثلاً کسی که تخصصش کِرم شناسی است و او را دعوت به همایش بررسی جنگهای داخلی کشور دارقوزآباد مینمایند باید به این شکل صحبت کند:
«همانطور که معلوم است در دارقوزآباد جنگ های داخلی زیادی وجود دارد، منشا و ریشه تمام این جنگ ها خاک است، اصولاً حس نارسیسیم یک گروه یا قبیله او را وادار میسازد که از مرز خاکیاش دفاع کند، و خب همهی شما هم میدانید که خاک سرشار از منابع غذایی و ... است و این منبع بزرگ پناهگاهی امن برای موجودی است به نام کرم؛ و خب من هم که تخصصم کرم شناسی است، و اما کرم موجودی است که صد و بیست و هفت نوع دارد، اما نوع اول: ...» (و میتوانید تا نوع صد و بیست و ششم را توضیح داده تا وقت کل همایش را بگیرید و در آخر هم بگویید یک نوع دیگر هم میماند که باشد برای فرصت مناسب).
دیدید اصلاً سخت نبود. همیشه و همه جا این راه حل جواب میدهد، مثلاً اگر این آقا را به همایش بررسی جایگاه اندیشه سقراط در فلسفهی کانت دعوت کنند آن جا هم قطعاً کرمی پیدا میشود که این آقا حضور داشته باشند.
3. چشمهایتان را ببندید و دهانتان را باز کنید:
کافی است شما زیر آب هر چی تئوری و تئوری پردازی را که بلد هستید از بیخ بزنید.
مثلاً وقتی خواستید از حماسهی مردم کرج در مقابل حملهی مغولها حرف بزنید میتوانید به نقد و تخریب شیوهی حکومت داری خاندان قاجار و تأثیر مخرب و جانکاه این خاندان در حملهی مغولها نیز سخن پراکنده کنید. حالا ما کاری نداریم اصلاً مغولیها بودند که به کرج حمله کردند، یا این کرجیها بودند که حمله کردند، یا اصلاً ناصرالدین شاه قاجار داییاش هلاکوخان بوده است؟ یا نه؛ فقط وقتی این حرف ها را مینویسید یا میزنید بدانید که اعتماد به نفس رمز موفقیت شماست.
4. جنگجو باشید:
هر حرفی که میزنید هی بگویید که اگر مخالف حرف من هستید بیایید با هم مناظره کنیم. یک نکته نباید مغفول بماند و آن اینکه نیاز به کمی باد دارید که در کلهتان باشد، البته فقط در کله نه جایی دیگر.
مثلاً اگر در یک محفل شاعرانه به نقد شعر «امروز» پرداختید بگویید: «شما که کوچیکید، بیدل دهلوی یا حتی علی رضا قزوه رو هم که بیارید باز حرفی برای گفتن ندارین».
راستی یک وقت خدای ناکرده نگویید که مثلاً از مادر زاده نشده کسی که با من مناظره کند، دیگر این قدر هم باد به کلتان نیندازید، یک وقت دیدید جبههی دشمن هم در این امر دست به کار شد.
شما با عمل به تمامی این راهکارها به طرفه العینی موفق و به دنبال آن مشهور میشوید.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت ما سر بزنید:
dabel u dabel u dabel u.PeaForAnyPottage.kam
[1]. اظهارات آقای حسن عباسی در مورد فلسفه اسلامی
*مصاحبه حجت الاسلام دلیری نقده ای در مورد اظهارات وی