•
روزی چند تا طلبه و روحانی برای چند تا نوجوان برای ایام فراغت تابستان دورهای ترتیب دادند. هفتهای یک روز اردو داشتند یک روز پخش فیلم و انیمیشن داشتند یک روز مسابقهی فوتبال بود، یک شب هم دعا و سخنرانی. کلاسها هم بیشتر کوهنوردی بود و نویسندگی و وبلاگنویسی و فیلمنامه نویسی.
••
یک روز دیگر عدهای از اداره و سازمانی آمدند تا بازدید از این برنامهها داشته باشند و بفهمند که چه خبر است. بعضیهایشان لیستهایی هم در دستشان بود و آماری مثل تعداد دانش آموز و کلاسها را میگرفتند؛ همان لیست به دستها همهی سوالاتشان پیرامون این بود که مثلا چند تا کلاس قرآن و روخوانی دارید؟ چند تا کلاس احکام دارید؟ چند تا کلاس حفظ دارید؟
•••
آن عده که از آن اداره و سازمان آمده بودند رفتند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند، بعد رفتند به جایی دیگر تا لیست کلاس های احکام و قرآن شان را پر کنند.
••••
شهید آوینی سه سال قبل از اتمام جنگ کلمهی ایثار را از مستند روایت فتح حذف کرد و گفت آنقدر از این کلمه بد استفاده کردهاند که دیگر از آن استفاده نمیکنم.