روز/خارجی/هوای مه آلود
ع.م رو به دیواری ایستاده و نریتور دارد به او میگوید:
«یعنی بیا و رهبر که میگوید استیضاح نکنید، تو استیضاح کن؛ رو که نیست.»
شب/داخلی/لامپی سوسو میزند.
دوربین روی لیوان چایی فوکوس کرده است و چهرهی تاری از ع.م در تصویر دیده میشود. نریتور به ع.م میگوید:
«خب حالا که گفتند، باز چرا نظر مخالف گونه میای؟!»
خیلی شب/خیلی داخلی/لامپی روشن نیست
نریتور وِلکن نیست همینطور پابرهنه میپرد وسط صحنه:
«آقا اصلاً اینها رو بی خیال، یعنی رهبر لال بود که بگه من این حرفها رو بیشتر به رئیس اون یکی قوه میگم تا این یکی قوه؟!»
حکایت:
ع.م: اینکه استیضاح، امری غلط بود را قبول ندارم، اما اگر رهبری قبل از استیضاح نظرشان را میفرمودند، ما این کار را انجام نمیدادیم.
و همچنین:
رهبری در سخنان خود بیشتر رئیسجمهور را نصیحت کردند و خطابشان بیشتر متوجه رئیسجمهور بود.