کاه و گل را همش لگد کردن
یک دو و سه و چهار و صد کردن
زدن سگ دو صبح تا خود شب
و از او هی که راه سد کردن
بعد از آن شب الی خود صبح
مگسی را همش که رد کردن
و تهش در ادارهجات زمین
هی مدارا به دیو و دد کردن
بهر پیدا نمودن میت
گریه بر گور و هر لحد کردن
بین انبوه گوسفندان هم
پشمها یکسره نمد کردن
وسط باغهای آلوچه
پستهی ساوه در سبد کردن
با همه در به در شدنهایم
نیستم اهل کار بد کردن