سیما - پاورقی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تجربه های ذهن من تمامش در یک پاورقی است. من از این که در متن باشم نمی ترسم؛ اما گاهی باید سری هم به پاورقی زد؛ بعضی وقت ها حرف مهمی دارد؛ حرفی که جایش فقط در پاورقی است...
 حمید اسماعیل زاده
Pavaraqy.Parsiblog.Com
من ماهواره را دوست دارم!

من ماهوراه را دوست دارم!

- سلام چند وقته وبلاگت به روز نشده، نیستی!

- دارم روی یه سوژه ی جدید برای مطلبم کار می کنم

- خب چی هست؟

- سوژه ام رو از یه خبری که پخش شد گرفتم. اخبار مدام اعلام می کنه که با شروع ایام نوروز شبکه های صدا و سیما با هم به مسابقه و نبرد پرداخته اند! تا مخاطب بیشتری به دست بیارن؛ من نمی فهمم این ها معنی ایام نوروز رو نمی شناسن؟! یا نمی دونن مسابقه یعنی چی؟! یا شاید هم نمی فهمن زیاد شدن آمار مخاطب چیه؟! من که ...

- اَه... تو هم همش گیر دادی به این صدا و سیما و برنامه هاش. حالمو داری به هم می زنی، یه نگاه به وبلاگت کردی ببینی از بی سوژه ای همه اش درباره ی صدا و سیما نوشتی؟!
کافیه تگ های (کلمات کلیدی) وبلاگت رو نگاه کنی ببینی چه قدر کلمه ی صدا و سیما و تلویزیون تکرار شده؟! واقعا خیلی بیکاری ها!

- ...

- چیه چرا ساکت شدی؟!

- شاید تو راست می گی؛ وقتی آدم می بینه این همه آمار طلاق زیاد شده، این همه پسر و دختر فراری از خونواده وجود داره، این همه آمار روابط ناصحیح قبل از ازدواج شیوع پیدا کرده، بعضی جاها برای راه انداختن یه محیط فرهنگی برای جوونا لنگ 500 هزار تومن پول هستن، یا ...، بعد آدم می بینه این ها اینقدر سرخوشند و همینجوری دارن آمار می دن که دارن با برنامه هاشون فرهنگ رو اعتلا می دن، بعد میان ماهواره ها رو جمع می کنند، آدم لجش می گیره دیگه، اصلا من دلم می خواد ماهواره داشته باشم، بابا به پیر به پیغمبر اون از خدا بی خبرای بی همه چیزِ اون وَر آب با همه ی برنامه های خاک بر سری شون، برنامه هاشون مفید تره برای اعتلای فرهنگمون.*

- مگه همه چیزو قراره صدا و سیما درست کنه؟!

- گفتم که شاید تو راست می گی، من فقط لجم می گیره بعضی وقتا

- می دونی اگه وبلاگت رو یکی بخونه که تو رو نمی شناسه می گه این بابا چه قدر طرفدار ماهواره و برنامه هاشه؟! چه قدر آدم غرب زده و ندید بدیدیه؟!

- ...

- باز ساکت شدی که

- شنیدی می گن شقیقه چه ربطی داره به گوزن؟!**

-----------------------------------------------------------------

* اوایل تاسیس شبکه ی فارسی 1 کلیپی با کیفیت و زیبا برای پخش اذان در ماه رمضان از این شبکه پخش می شد که آدم هِی نماز خوندش می اومد، هِی می اومد.

** نسخه ی اصلی این ضرب المثل کمی بی تربیتی است. البته این نسخه خیلی هم با نسخه اصلی فرق ندارد.




      .......
 نظر
      .......
 صدا
 سیما
 ماهواره
 نوروز
..................................................................................................
ملانصرالدین در صدا و سیما

استاد معظم مهران رجبی و دوستان، در سیمای سوم، یک برنامه ی فاخر را بر بلندای آنتن مِلک آقا عزت اجرا کرده اند با نام دوفوریتی.
از بد اتفاق این برنامه مصادف با ایام ا... انتخابات مجلس شده است و از بد اتفاق در هر برنامه یک نماینده ی مجلس را می آورند و پیرامون حواشی پیشه ی شریف نمایندگی به صحبت می نشینند. استاد و دوستان و صاحب مِلک، چون اصلا قصد تبلیغ نماینده ی خاصی را نداشته تصویر چهره ی نماینده ی مدعو را به مثل مجرمان و دختران فراری و معتادان کراکی و شیشه ای در حاله ای از شطرنج و بلور و دیگر ترفند های سیمایی برده تا کسی او را نشناسد و مخاطبان با شعور فقط به ما قال توجه کنند و نه من قال.
استاد و دوستان و صاحب مِلک جهت اینکه مبادا خدای ناکرده و گوش شیطان کر این برنامه تبلیغاتی هرچند به سر سوزنی، به نفع نماینده ی خاصی شود علاوه بر سیمای نماینده که ذکر شد، صدای او را نیز در مواردی که قرینه به شناخته شدن آن نماینده دارد با ترفند های سمعی به بوق تبدیل کرده تا مبادا خدای ناکرده ...
در ادامه بخشی از متن این برنامه را ضمیمه ی جریده پیش رو می نمایم:
- مدرکتون چیه؟
- من دیپلم بوق دارم، لیسانس بوقم رو از دانشگاه بوق گرفتم، و دکترای بوق هم دارم
(توضیح نگارنده اینکه: استاد مهران چهره اش از شنیدن مدرک دکترای نماینده ی مدعو مایل به تعجب زیاد شده بود تا به مخاطب بفهماند که مدرک بوق این نماینده چه قدر مهم است.)
- خب شما کدوم شهر به دنیا اومدین؟
- من بوق به دنیا آمدم
- از همون جا هم نماینده شدین؟
- بله
- توی تهران که هستین کجا زندگی می کنن؟
- میدان بوق
همچنان که بیننده ی با شعور پای این برنامه نشسته است در ادامه می بیند که دوربین برنامه به میان مردم شهرِ نماینده رفته و کاملا در لفافه می پرسد که میزان رضایت شما از نماینده ی بوق چیست؟ که در جواب تمام مصاحبه شوندگان در مورد نماینده ی مدعو کلمه بوق مشترک می باشد.
تتمه: نگارنده هنوز هم که هنوز است در حیرت عظمی مانده و دهانش باز و آب دهان از گوشه لبش جاری است، البته نه به خاطر رویت روی ماه سیما، که از فرط تعجب که مگر بیننده ی با شعور بیماری کم بوقی داشته که باید این برنامه با این مهمان و با این گونه سوالات را ببیند؟
السابق وقتی مطلبی مهم نبود و بود و نبودش خللی به اصل مطلب وارد نمی نمود و حتی آوردنش زشت می نمود به مثل فحش و آوردن نام و ... دست اندرکاران سیما با تکنیک های سمعی آن را تبدیل به بوق می کردند؛ نگو که اهل بیت مِلک آقاعزت بعد از مدت ها بوق گذاری روی این موارد باورشان شده است که شاید بوق هم بتواند خود صدایی باشد خوش، که به گوش بیننده ی باشعور سیما و صدا دلنشین است؛ در قدیم الایام روزی ملا نصرالدین به صف نانوایی می رود و وقتی شلوغی صف را می بیند اندیشه ای می کند و حیله ای سوار، به حاضران در صف می گوید: در کوچه ی پائینی آش مجانی پخش می کنند، ملانصرالدین که این را می گوید همه ی جمعیت برای گرفتن آش مجانی می دوند و صف ها را خالی می کنند.
ملانصرالدین که می بیند این همه جمعیت می دوند که آش رایگان نصیبشان شود با خود می گوید: نکند واقعا آش مجانی پخش می کنند، و لذا خود او هم می دود به سمت کوچه ی پایینی تا شاید آش مجانی گیرش بیاید.
***
چند ماه بعد، دیگر آب از آسیاب انتخابات و مجلس و نمایندگی و تبلیغات افتاده است:
شصت و ششمین همایش تجلیل از عوامل ساخت برنامه ی بوق پخش شده از شبکه ی بوق




      .......
 نظر
      .......
 ملانصرالدین
 صدا
 سیما
 بوق
 آش مجانی
..................................................................................................
(پیام) به میزان کافی

- آقا شروع کنین به شمردن
- یکی، دو تا، سه تا، چهار تا، تمام
- همه اش چهارتا داشت؟! این دیگه چه فیلمی بود، فیلم رو برگشت بزن
- آقا بعدی، بشمرین
- اوه اوه اوه، منفی یکی، منفی دو تا منفی سه تا
- آقا این چیه دیگه قطعش کن، این رو بذار برای شبکه مستند
- آقا این یکی رو خوب بشمرین، کارگردان گفته یه چند تا آبدارش رو گذاشته
- اَ اَ اَ این خیلی باحاله، همین قدر که دیدیم بسه بفرستین برای پخش
- بعدی، آقا این مختارنامه است دقت کنین
- یکی، دو تا، سه تا، چهار تا، پنج تا، شیش تا ... هفتاد تا ... نود و شیش تا ... صد و چهار تا
- آقا عزت پیام های فیلم بیشتر از صد تا شد خوبه؟
- عالیه بفرست برای پخش.




      .......
 نظر
      .......
 مختارنامه
 پیام فیلم
 صدا
 سیما
..................................................................................................
افطار کنار جعبه جادو

- علی جان بیا این ها رو بگیر بذار سر سفره، تلویزیون رو هم روشن کن چند دقیقه دیگه اذان می گن
- بردم، دیگه چیزی نیست ببرم سر سفره؟
- نه برو بشین من هم الآن میام، بابات رو هم صدا بزن
- همین؟!
- چی همین؟ پسرم
- سفره افطاردیگه، همش همین؟!!
- .....
خب آره، مگه سفره افطار باید چه طوری باشه پسرم؟!
- هیچی ولی سفره های افطار تلویزیون خیلی فرق داره
- اِ...چیزه... راستی یادم اومد اذان رادیو بهتره، برو تلویزیون رو خاموش کن




      .......
 نظر
      .......
 رمضان
 تلویزیون
 سفره
 رادیو
 صدا
 سیما
..................................................................................................
کی راست میگه؟!

اخبار ساعت 20 تصاویری از جنایت های آمریکا در عراق را نشان می دهد و اینکه با تمام قول هایی که آمریکا مبنی بر تخلیه عراق از سرباز هایش داده است هنوز شاهد حضور سربازان آمریکایی در عراق هستیم.
اخبار که تمام می شود اعلام برنامه های شبکه پخش می شود و اعلام می کند که تا دقایقی دیگر فیلم اکشنی پخش خواهد شد.

فیلم ساخت آمریکا است و موضوعش درباره سربازان آمریکایی که در عراق هستند می باشد. فیلم درباره گروهی از سربازان آمریکایی به اسم گروه اِی است که یک گروه چهار نفره هستند. اسم فیلم هم به اسم همین گروه است(The A Team).

داستان فیلم از آنجا شروع می شود که برای این گروه توسط خود آمریکایی ها پاپوش درست می کنند و این افراد را متهم به جنایتی می کنند که در نتیجه به حبس در زندان ارتش آمریکا محکوم می شوند. بعد از چند ماه توسط یکی از دوستانشان در خارج از زندان، موفق می شوند از زندان بیرون بیایند و به عراق بروند و انتقام خود را از آن افراد بگیرند.
خلاصه اینکه نشان می دهد این چهار سرباز آمریکایی که اصلا به ما چه ربطی دارد این چهار نفر و باقی شان برای چه وارد عراق شده اند، چگونه حق شان پامال می شود و چه قدر حماسی و جان نثارانه حق شان را می گیرند.

احتمالا اگر مخاطب صدا و سیما کمی گیج نباشد از خود یک سوال احتمالی با چهار گزینه می پرسد:

سوال: کی راست می گیه؟
1. صدا و سیما
2. هالیوود
3. هر دو
4. بابا قطع کن اینو، بزن فارسی وان ببینیم چی داره؟!




      .......
 نظر
      .......
 جنگ آمریکا و عراق
 گیج
 The A Team
 صدا
 سیما
..................................................................................................
هدیه صدا و سیما در روز پدر

هدیه ای که می توانید در روز پدر به پدرانتان هدیه دهید:

مورد اول:

دو لایه 
با آستری بلندتر از همیشه
در انواع سایز ها
در رنگ های متنوع برای سلیقه های متنوع
دستکش ظرف شویی ما هدیه ای مناسب برای تمام پدرانی که ظرف می شویند

مورد دوم:

دیگر نگران حشرات مزاحم نباشید
از این به بعد شب ها خواب راحت داشته باشید، خوابی آرام و بی صدا
حشره کش های ما خوابی خوش را برای شما و پدران خانواده آرزومند است
حشره کش های ما هدیه ای مناسب برای روز پدر
در شهرستان ها نمایندگی می پذیریم

مورد سوم:

دیگر چشم هایتان نمی سوزد
دیگر نگران ریزش موهایتان نباشید
آیا موهایتان حالت نمی گیرد؟
دیگر نگران هیچ چیز نباشید، با شامپو تخم مرغ همه چیز خوب است، شامپو تخم مرغ هدیه ای مناسب برای روز پدر

مورد چهارم:

با چسبی محکم
هیچ گونه رطوبتی نمی دهد
با لایه های اضافی
با برچسب هشدار رطوبت
دیگر کودکتان عرق سوز نمی شود
با پوشک های ما همیشه خنده را برای کودکانتان به ارمغان بیاورید
پوشک های ما، هدیه ای مناسب برای تمام پدرانی که مادر کودکشان هستند

مورد پنجم:

لوازم یدکی کارخانه برادران
از محصولات ما که برچسب اطمینان دارد خریداری کنید
مطمئن باشید که دیگر اتومبیل تان خراب نمی شود
لوازم یدکی ما هدیه ای مناسب برای تمام پدران، حتی پدرانی که اتومبیل ندارند

مورد ششم:

یک مرد در طول زندگی اش نیاز به یک همراه خوب دارد
همراهی که همیشه و در تمام مراحل زندگی با او باشد؛ در تمام مناطق
همراه اول هدیه ای مناسب برای تمام پدران و مردان




      .......
 نظر
      .......
 روز پدر
 دستکش ظرفشویی
 حشره کش
 شامپو تخم مرغ
 پوشک
 لوازم یدکی
 همراه اول
 صدا
 سیما
..................................................................................................
فلسفه کارت هدیه

لحظه تحویل سال است و همه ی خانواده به اتفاق پدربزرگ دور هم نشسته اند و منتظر تحویل سال. سال تحویل می شود و همه به هم تبریک می گویند. بعد از تبریک گفتن و روبوسی، همه به پدربزرگ نگاه می کنند و پدربزرگ هم که انگار از قبل آماده بود می گوید: حالا وقت عیدی دادن است. 
همه خوشحال که پدربزرگ به آنها می خواهد عیدی بدهد.
- امسال عیدی ای می خوام بهتون بدم که با عیدی سال های قبل خیلی فرق داره، عیدی امسال خیلی بی نظیره
همه دارند با هم پچ پچ می کنند و حدس می زنند که پدربزرگ چه عیدی ای می خواهد بدهد
- یعنی چی می تونه باشه؟
- فکر کنم خیلی پول باشه؟
پدربزرگ جعبه ای بزرگ را می آورد و درش را باز می کند. چیزی شبیه کارت از جعبه بیرون می آورد و به تک تک اعضای خانواده می دهد. اعضای خانواده که خوشحالی شان تبدیل به تعجب شده بود یکی یکی می پرسند که: این چیه که پدر برزگ به ما هدیه داده؟!!!
***
دوربین که روی صورت پدربزرگ کلوزآپ کرده است و کارت را هم در دستش و جلوی صورتش گرفته است می گوید:
- این کارت هدیه بانک ... است، دیگه هیچ مشکلی نخواهید داشت با کارت هدیه بانک ...
اعضای خانواده که انگار اکسیر وجود بهشان داده باشی و انگار که دیگر هیچ غمی ندارند می پرسند که:
- حالا چه قدر پول توش هست؟
- بابا بزرگ یعنی از 20 هزار تومن بیشتر توش پوله؟
- ...
- ...
پدربزرگ که لبخندی عاقل اندر سفیه بر گوشه ی لب دارد و دوربین نیم رخ صورتش را نشان می دهد و اهل خانه هم فوکوس شده اند می گوید:
- فرزندان من این کارت ها هیچ پولی توش نیست، در واقع این کارت ها هیچ ارزش مالی ای نداره، بلکه ارزش معنوی داره. شما می تونید با این کارت ها به حساب قرض الحسنه ی بانک ... پول بریزید و در این کار خیر سهیم باشید.
همه اعضای خانواده به سبک تیم های فوتبالی کنار هم ایستاده اند و در حالی که یک کارت دست شان است همه با هم رو به دوربین می گویند، بانک ... پیشتاز در خدمت.




      .......
 نظر
      .......
 دوربین
 تحویل سال
 پدربزرگ
 هدیه
 کلوزآپ
 کارت هدیه
 بانک
 قرض الحسنه
 اکسیر وجود
 صدا
 سیما
..................................................................................................
پدر کشتگی صدا و سیما

- سلام، خوبی؟ چه طوری؟
- سلام، ممنون، تو چه طوری؟ سال نو مبارک
- اِ... داشت یادم می رفت سال نو تو هم مبارک، سال خوبی داشته باشی، چه می کنی با تعطیلات، خوش می گذره.
- آره بد نیست همه اش می شینیم سریال های ویژه نوروز رو نگاه می کنیم، تو چی؟ می بینی سریال های نوروزی رو.
- نه راستش اصلا وقت نکردم، اینقدر این بر و اون بر رفتم که فرصت نکردم تلویزیون نگاه کنم، حالا چی هست این سریال ها، قشنگه؟
- خوبه
- تعریف کن ببینم چیه؟
- یه سریال هست که خیلی باحاله، داستانش هم اینه که یکی ماشین یکی رو می دزده، از قضا طرف هم سکته کرده و بچه هاش می خوان ببرنش بیمارستان ولی ماشین دزیده شده و بابا هم می میره...
- دیگه چه سریالی داره؟
- یکی دیگه هم از یه شبکه دیگه پخش می شه که یه خونواده ی شمالی توی تهرون یه خونه خریدند و از قضا صاحب خونه می افته می میره و بچه هاش هم سر ارث و میراث پدر از جمله خونه ی فروخته شده دعوا دارن
- خب، هنوزم هست؟
- یکی دو تا دیگه سریال هم داره که از شبکه ی استانی و یه شبکه دیگه پخش میشه که کامل نگاه نکردم، ولی داستانش این بود که پدرشون مرده بود و بعدا معلوم شد که یکی پدرشون رو کشته بوده، یکی دیگه هم داستانش این بود که پسره از خارج بعد از 15 سال به عشق پدرش میاد ولی می بینه که پدرش مرده و ...
- اَ... ای بابا... این صدا و سیما هم معلوم نیست که با کی پدرکشتگی داره ها؟
سریال ها رو ول کن، فیلم های سینمایی چی؟
- آره اتفاقا یه فیلم سینمایی همین دیشب پخش کرد که خیلی داستانش باحال بود، داستان یه زنی بود که تاجره و یه پدر پیر هم داشت که ازش مراقبت می کرد، رقبای تجاری زنه تحدید کردن که یا کارخونه تو برشکست می کنی یا پدرتو می کشیم، آره یه صحنه ی خیلی اکشن داشت که ...




      .......
 نظر
      .......
 تلویزیون
 سریال های نوروزی
 سکته
 شمال
 پدرکشتگی
 صدا
 سیما
..................................................................................................
 صفحه اصلی
 نمایه
یادداشت ها
نان و هسته
منشاء اختلافات ایران و آمریکا!
تفسیر شعر!
وسط کویر لوط!
رأیی که هیچ وقت گم نشد
آرامش یک رهبر
اگر نامزد ریاست جمهوری شدیم چگونه نطق کنیم!
چگونه گلیم خود را از آب بکشیم بیرون؟(2)
چگونه گلیم خود را از آب بکشیم بیرون؟
آخوندکُش!
[138] تمامی یادداشت ها
بایگانی
[به عنوان اولین [1
[چند می گیریم؟ [1
[فرعون [1
[حوشله [1
[ماه [1
[کلاس NA و ماه رمضان [1
[مُلکِ سلیمان [1
[فقط از سرِ درد [1
[شب سمور و لب تنور [1
[جایی که نباید باشیم [1
[چون کوه گران رفت [1
[اوضاع نابسامان [1
[آینه [1
[بشر های کشف نشده [1
[خواب [3
[مستند ظهور [1
[آبادی [1
[آمدن و نیامدن [1
[حسنی مونده و وبلاگش [1
[خواب آور [1
[پنجره سبز [1
[عینک دودی [2
[سقای آب و ادب [1
[آلبوم [1
[خورشت لوبیا [1
[خورشت لوبیا و فلسفه [1
[روغن موتورِ جهیزیه! [1
[اولین ایستگاه اتوبوس [1
[تا به تا [1
[باغ انگور [1
[آخرین جمعه سال [1
[خاطرات نوروز 90 [1
[پدر کشتگی صدا و سیما [1
[کی؟بلاگفا؟اصلا [1
[فلسفه کارت هدیه [1
[قیمت باد هوا [1
[دو دیوار [1
[آموزش ذکر به شکل دولتی [1
[رفتار های مصنوعی [1
[شخصیت [1
[کی راست میگه؟! [1
[الف قامت او دال [1
[حراج لباس زنانه [1
[هدیه صدا و سیما در روز پدر [1
[آرزوی های این زمانه [1
[سیب خراب [1
[بیوگرافی یک آدم [1
[یک اشتباه دوران دبستان! [1
[افطار کنار جعبه جادو [1
[من خودم شنیدم! [1
[چه خوشگل شده امروز! [1
[طرحی نو در انداختیم! [1
[نَگی نگفتی! [1
[قصه یک بیداری! [1
[خواهر خورشید [1
[کُلنگ و بی وفایی! [1
[جون آدمیزاد [1
[انتخابات و آلو خشک [1
[(پیام) به میزان کافی [1
[ملانصرالدین در صدا و سیما [1
[دیوانه [1
[(امام ما) خوش آمد [1
[آهن آب دیده! [1
[دائرة المعارف اصطلاحات انتخابات [1
[بساط تنهایی [1
[من ماهواره را دوست دارم! [1
[مبارکا باشه [1
[آن که عاشق نشود وقت بهار آدم نیست! [1
[فکر شیرین [1
[انصراف از دریافت یارانه و سوختگی موضعی! [1
[مدرک کِرم شناسی! [1
[درد در نواحی حساس! [1
[اخبار با لهجه ی افغانی! [1
[پدرم و پدر عشق! [1
[خر های پاره وقت! [1
[نون بیار، کباب ببر؟ [1
[مثلاً تبلیغ دین [1
[چاله های زندگی [1
[مثلاً تبلیغ دین (2) [1
[عذرخواهی از لولو! [1
[عکاسِ سه در چهار! [1
[سلیقه خدا [1
[الاغ و آدم ها! [1
[شرایط زمانه [1
[حشره های مسجدی! [1
[داغ ترین لطیفه ی ترکی! [1
[دست ها و پشت پرده! [1
[پاییز 91 [12
[زمستان 91 [15
[بهار 92 [11
دوستان
عاشق آسمونی
عشقه
لحظه های آبی(سروده های فضل ا...قاسمی)
اقلیم احساس
فرزانگان امیدوار
عروج
هم نفس
اتاق دلتنگی
استاد محمد رضا آتشین صدف
****شهرستان بجنورد****
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
ســ ا مـــ ع ســــ و م
رازهای موفقیت زندگی
برادران شهید هاشمی
خسوف
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
پشت جلد
این نجوای شبانه من است
حرفهای آسمانی
محب
آب و آتش (تقی دژاکام)
عکاس مسلمان
صل الله علی الباکین علی الحسین
نمک
دیفال
پیاده رو
پسر تهرونی
مجله فرهنگی هنری
حفاظ
خواندنی های ایران جهان
vasel
آسمان آبی
جزیره مجنون
یادداشتهای روزانه رضا سروری
سربازخونه
وبلاگ سرگرمی
پاورقی(فعلا)
دهاتی
آسمان (پوریا پدرام نیا)
بی تعارف
دونار
عمارگراف
یه مشت حرف حساب حرفای دل
روزهای فیلتر نشده یک دختر
بانوی آفتاب
من هیچم
به اتهام غزل(امیر احسان دولت آبادی)
داستان
رحیق مختوم
نشانی مگ/مجموعه فرهنگی بصائر
برگه ها